خانه پدری

تاکه بودیم نبودیم کسی...کشت ما را غم بی هم نفسی

خانه پدری

تاکه بودیم نبودیم کسی...کشت ما را غم بی هم نفسی

پندهای مدیریتی

 

یه کلاغ و یه خرس سوار هواپیما بودن کلاغه سفارش چایی میده چایی رو که میارن یه کمیشو میخوره باقیشو می پاشه به مهموندار.

مهموندار میگه: «چرا این کارو کردی؟»

کلاغه میگه: «دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی!»

ادامه مطلب ...