خانه پدری

تاکه بودیم نبودیم کسی...کشت ما را غم بی هم نفسی

خانه پدری

تاکه بودیم نبودیم کسی...کشت ما را غم بی هم نفسی

بدون شرح

نومید مشو که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار تو را می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی واز خود و دلبستگی هایش هجرت کنی وبه کهف حصین لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی وفراتر از زمان و مکان ، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی .

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 15:02

دلم امروز خیلی گرفته
یاد او روزهای خون و آتش افتاده بودم که وبلاگ شما را دیدم
خواستم در مورد کرخه تا راین بنویسم ولی دیدم سکوت بهتر اس

سلام.امیدوارم که حالتان خوب باشد. والا با این اوضاع و احوالی که ما داریم می بینیم دیگه مجالی برای نفس کشیدن هم نیست چه برسه که حرف بزنیم. از کرخه تا راین برای اهل دل نماد زندگی هست خواهد بود... در صورت تمایل پذیرای دلنوشته های شما در از کرخه ا مرودشت هستیم. باتشکر

روح الامین چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 14:20 http://14sabz.blogsky.com

سلام آقا یاسین
خیلی مخلصیم
یه دوستی داشتم آقا سید یاسین همشهر خودمون بود
ایشونم مثل خودت خیلی آدم خوبی بود
بنده خدا همش به من میکفت گچل
یه جورایی تکیه کلامش بود همه دوستای نتیشو کچل خطاب میکرد
اسم شما همش منو به یاد ایشون میندازه
موفق باشید
یا حق

روح الامین چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 11:17 http://14sabz.blogsky.com

سلام آقا یاسین
خیلی مخلصیم
ما فراموش شدیم یه جورایی دیگه
خلاصه فقط امودم بگم مطلبت خیلی عالی بود
ممنونم اگه به ما سری بزنی

ehsan چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 11:11 http://roozbarooz.blogsky.com

خیلی قشنگ بود افرین افرین افرین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد