خانه پدری

تاکه بودیم نبودیم کسی...کشت ما را غم بی هم نفسی

خانه پدری

تاکه بودیم نبودیم کسی...کشت ما را غم بی هم نفسی

میراث ، تهدیدی که به فرصت تبدیل نشد!!!!

 

 

حبیب قلوب الصادقین بسم

میراث ،  تهدیدی که به فرصت تبدیل نشد!!!!

مطمئنا یکی از مباحث مهم و جنجال برانگیز در طی سالیان اخیر در کشور ، حاشیه ها و مسائل پیرامون مجموعه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در کشور می باشد. سازمانی که به اعتقاد بسیاری نقش دولت سایه در مدیریت آن چنان است که می توان از آن به عنوان پاشنه آشیل دولت آقای احمدی نژاد یاد کرد. در این بین حکایت میراث های تاریخی موجود در استان فارس فارغ از هرگونه آمیخته شدن به رنگ و بوی سیاسی و شخصی ، داستان مرثیه سودابه بر پیکر سهراب است و داستانی حزن انگیز از جفای روزگار بر نقشینه های تاریخی یک ملت. برای خیل عظیمی از دوستداران میراث فرهنگی حضور یکی از معاونت ها و پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور در استان فارس ، بارقه ای امید بر ای حفظ و پاسداشت میراث کهن بود و از منظر سیاسیون و اهل فن ، حضور این معاونت در استان علی رغم انتقاداتی که به واسطه حاشیه ها بر آن وارد بود و هست ،  تهدیدی است که می توان از آن فرصت های طلایی بدست آورد وبودجه های آنچنانی از تهران  و سرمایه گذاری های نجومی در استان را رونق و پایه گذاری کرد. اما با گذشت 2سال از حضور این معاونت در استان واقعیت ها چیزی فر ا تر از گمانه زنی  ها و نوشته ها و مصوبات  روی کاغذ برای استان فارس رقم زد . به طور مثال تخت جمشید  میزبان مهربانی برای  کارمندان  معاونت میراث از تهران  بود که علی رغم وعده های مسئولین در تهران در خصوص تسهیلات به کارمندان انتقالی از تهران ، علاوه برآنکه خود این  کارمندان دچار مشکلات عدیده ای شدند  ،  مشکلاتی چون عدم سازگاری فرهنگ های اخلاقی و کاری میان کارمندان تهرانی و نیروهای بومی تخت جمشید باعث ایجاد اختلافاتی هرچند کوچک گردید که خواسته و ناخواسته  گریبانگیر مجموعه تخت جمشید را گرفت .البته باید بدین نکته اشاره کرد که تبادل دانش در حوزه میراث فرهنگی میان کارمندان تهرانی و بومی به نوبه خود گامی بلند در حفظ آثار تاریخی در تخت جمشید بود. به هرحال معاونت میراث فرهنگی که روزگاری تهدیدی فرصت ساز برای استان فارس تلقی می شد ، کم کم شبانه در حال جابه جایی به تهران است و چندین سئوال بی جواب در ذهن دلسوزان نقش بسته است  که  به راستی تهدیدی که قرار بود به فرصت تبدیل شود چگونه شد که تبدیل به فرصتی شد بر ای تهدید !!!! راستی سهم تخت جمشید از بازدید های ایام نوروز توسط گردشگران در طول این دوسال چند دینار!!! بود ؟ رشته گردشگری در دانشگاه پیام نور شهرستان مرودشت توسط چند تن از استادان بزرگوار انتقالی از تهران در طول این 2سال تدریس شده است ؟ راستی کانون زبان ایران و سایر کانونهای آموزش زبان خارجی چقدر توانستند فارغ التحصیلان و یا دانشجویان توانمند در حوزه ترجمه و راهنمای تور خارجی و گردشگری  تربیت و وارد بازار کنند؟....

نظرات 5 + ارسال نظر
مهدی توکلی دوشنبه 22 خرداد 1391 ساعت 07:28 http://www.ferdosistreet.com

سلام نیستی داداش
واقعا تحلیل جالبی بود

ghoghnoos یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 19:28 http://ghoghnoos1389ghasedak.mihanblog.com

salam.naghde khobi bood makhsoosan inke agar karmandan az tehran be shiraz biyayand choon ba barkhi az karmandane tehran sohbat karde boodam in moshkelat va naboodane sazgarishoon ro migoftand..moteasefaneh ma niroohaye khodi ro faramoosh kardim va nemidoonim hamin be tore mesal bachehaye bastanshenasi daneshgahe azad cheghadr potansiyel darand ama ki mibine?

محمود فریدونی یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 15:13 http://www.marvdashty.blogfa.com

سلام
به نکته خوبی اشاره کردید
معنی توسعه یعنی بالابردن ظرفیت اجتماعی یک مکان برای برطرف کردن نیازهای خود
قطعا
ظرفیتهای اجتماعی بالقوه مرودشت در میراث فرهنگی بالاست اما سومدیریت ها و مدیریت های پسرخاله ای اجازه رشد نمی دهد.

روح الامین شنبه 20 خرداد 1391 ساعت 12:57 http://14sabz.blogsky.com

سلام آقا یاسین
خوبی داداش گلم
خوشحالم که بلاخره یاد ما کردی
یا حق
زنده باشی داداش گلم

کوثر شنبه 20 خرداد 1391 ساعت 11:51 http://pakbash.blogfa.com

سلام یاسین جان مدتی بود از حضورتان در فضای به اصطلاح مجازی بی نسیب بودیم انشالله که حضورتوت دوام داشته باشه
در مورد مطلبتون باید بگم واقعا استان فارس و مخصوصا شهر تاریخی مرودشت از وجود این معاونت بی نسیب ماند البته به خاطر مدیریت های مختلف و تصمیمات مختلف است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد