خانه پدری

تاکه بودیم نبودیم کسی...کشت ما را غم بی هم نفسی

خانه پدری

تاکه بودیم نبودیم کسی...کشت ما را غم بی هم نفسی

« وَسَخَّرَ لَکُمْ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَیْنِ »

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بیمارستان!!!

 

وقتی بیدار شدم تمام تنم درد می کرد و می سوخت. چشم هایم را بازکردم و دیدم پرستاری کنار تختم ایستاده.

ادامه مطلب ...

13 تجربه ناب برای موفق شدن در سازمانهای دولتی:

13 تجربه ناب برای موفق شدن در سازمانهای دولتی:

در صورتی که کارمند دولت هستید حتما از این تجربیات استفاده کنید.

ادامه مطلب ...

کارمند حاضر جواب

کارمندی به دفتر رئیس خود می رود و می گوید: «معنی این چیست؟ شما 200 دلار کمتر از چیزی که توافق کرده بودیم به من پرداخت کردید.»

رئیس پاسخ می دهد: «خودم می دانم، اما ماه گذشته که 200 دلار بیشتر به تو پرداخت کردم هیچ شکایتی نکردی.»

کارمند با حاضر جوابی پاسخ می دهد: «درسته، من اشتباه های موردی را می توانم بپذیرم اما وقتی به صورت عادت شود وظیفه خود می دانم به شما گزارش کنم.»

سگی به شیری

    

 

روزی سگی به شیری گفت: با من کشتی بگیر
شیر سر باز زد، سگ گفت :
نزد تمام سگان خواهم گفت شیر از مقابله با من می هراسد
شیر گفت:
سرزنش سگان را خوشتر دارم از اینکه شیران مرا شماتت کنند که با
سگی کشتی گرفته ام!!!