آنفاکتوس2

این روزها حال و روز فضای مجازی مکتوب مرودشتی ها آنچنان کوک نیست! در ماههای اخیر بیشتر پیشگامان نویسندگی در عرصه مجازی ترجیح دادند در عرصه خبر و اطلاع رسانی فعالیت کنند, عده ای هم ترجیح دادند پیشگام در نمایش دستاوردهای آقایان! باشند... نه از خبرهای داغ خبری هست و نه از تحلیل های کاربردی... این آنفاکتوس قلبی و عروقی عرصه فضای مجازی مکتوب, از سالها قبل قابل پیش بینی بود. اقبالها به واتس آپ و وایبر و تانگو گرفتگی و رکود در این رگ ها و شریانهای حیاتی را قلقلک نداد!!! اگرچه به مانند سالیان قبل وبلاگ انتهای انتظار بایکوت خبری از سوی برخی افراد است, اما با این وجود به شدت جایگاه پیشگامان عرصه وبلاگ نویسی در مرودشت با روحیه تحلیل نویسی را تکریم و پاس میداریم .زیرا اعتقاد ما به این است که   به قول مولانا:

رهِ آسمان درون است؛ پرِ عشق را بجنبان

پرِ عشق چون قوى شد؛ غم نردبان نماند

انقلاب آسفالت

در دهه چهارم انقلاب, حیران از نماینده مردمی  هستم که  "انقلاب آسفالت درشهرش"  را از مفاخرش میداند ... میدانید از مفاخرش میداند!!!

به بهانه هفته دولت

هوالطیف

بند یک ماده 71 قانون شوراها اولین و مهمترین وظیفه شورای اسلامی شهرها را  انتخاب شهردار ذکر کرده است.با پایان مهلت سرپرستی شهردار فعلی مرودشت در اواخر شهریورماه امسال , و با استناد به تبصره ذیل ماده 73 قانون شوراها , سرپرست شهرداری از تاریخ مذکور حق امضاء مکاتبات اداری و اسناد مالی آن شهرداری را نخواهد داشت.

تغییرات متعدد مدیریتی در شهرداری مرودشت,فرسودگی شغلی را درمیان بدنه کارشناسی در شهرداری وکارکنان ستادی وصفی ایجاد نموده است کاهش بهره وری در ارائه خدمات به مردم , فقدان انگیزه ,بی عدالتی در  نظام پرداخت و پاداش به کارکنان دستاورد تصمیمات مدیریتی مهلک و تغییرات متعدد مدیریتی است .در این میان نظام جانشین پروی نیز به عنوان فرایند انتخاب افراد اصلح,مدیر وبا تجربه جهت تصدی امور و وظایف اجرایی در شهرداری به شدت آسیب دیده است.طبیعی است که در چنین فضایی محیط کسب و کار از هیچ شاخصه مدیریتی , کیفی و کمی برخوردار نخواهد بود و امنیت شغلی و روانی در میان منابع انسانی سازمان کم رنگ و محو خواهد شد. مسیرشغلی و ارتقاء کارمندان با انگیزه و با پتانسیل به شدت تابع نظرات اشخاص ذی نفوذ و تک بعدی خواهد شد و سرمایه سوزی منابع انسانی رخ خواهد داد. بداخلاقی ها جایگزین فرهنگ غنی سازمانی شده و اهداف و رسالت ها فراموش می شوند. و اینگونه می شود که دخالتهای گروه های فشار داخلی و خارجی بر سازمان گسترش می یابد.

آن سوی این معادله نیز مردمی هستند که افزایش سطح کمی وکیفی استانداردهای زندگی حق مسلم آنهاست و در دهه چهارم حیات  نظام مقدس جمهوری اسلامی انتظار پیشرفت,توسعه جامعه را مطالبه به حق  می دانند. طبیعی است که انتظار از تحول و تغییر در پیشرفت و توسعه ازسوی شهرداری با چنین آشفتگی های مدیریتی مقدور و دور از انتظار است.نارضایتی های به حق و گاها ناحق حاشیه هایی را به وجود خواهند آورد که انرژی بسیاری را از سازمان خواهد گرفت. مافیای ثروت وقدرت اجازه شفافیت و ارزیابی عملکرد صحیح از سوی مردم و آزادی دسترسی به اطلاعات موثق و صحیح از عملکردها را سلب میکند...

فارغ از اینکه چه کسی در روزهای آینده تکیه بر مسند شهرداری مرودشت خواهد زد و فارغ از زد وبندها آقایان ,فقدان دانش و اشرافیت مدیریتی آقایان در شورای شهر مرودشت و فراموشی اهداف و رسالتهای بردوش مسئولین , یکی از مهمترین مطالبه کارمندی و مردمی از شهردار آینده می تواند توجه ایشان به منابع انسانی سازمان به عنوان یک سرمایه ارزشمند باشد.سرمایه ارزشمند که اهتمام به آن پیشرفت و توسعه در خدمات رسانی به مردم شریف را در پی خواهد داشت.توجه به فرایندهای ارزیابی عملکرد و تحول سازمانی نوین نقش بسزایی در موفقیت سازمانی خواهد داشت.

و در پایان هفته دولت و روز کارمند بر همه کارمندان صدیق و پرتلاش این مرزوبوم مبارک و تهنیت باد.

داستانهای مدیریتی

سرهنگ ساندرس یک روز در منزل نشسته بود که در این میان نوه اش آمد و گفت: بابابزرگ این ماه برایم یک دوچرخه می خری؟ 

او نوه اش را خیلی دوست می داشت، گفت: حتماً عزیزم. حساب کرد ماهی ۵۰۰ دلار حقوق بازنشستگی میگیرد و حتی در مخارج خانه هم می ماند. شروع کرد به خواندن کتاب های موفقیت. در یکی از بندهای یک کتاب نوشته بود: قابلیت هایتان را روی کاغذ بنویسید. او شروع کرد به نوشتن تا اینکه دوباره نوه اش آمد و گفت: بابا بزرگ داری چه کار می کنی؟

پدربزرگ گفت: دارم کارهایی که بلدم را مینویسم.

پسرک گفت: بابا بزرگ بنویس مرغ های خوشمزه هم درست می کنی.

درست بود؛ پیرمرد پودرهایی را درست می کرد که وقتی به مرغ ها میزد مزه ی مرغ ها شگفت انگیز می شد. او راهش را پیدا کرد. پودر مرغ را برای فروش نزد اولین رستوران برد اما صاحب آنجا قبول نکرد! دومین رستوران نه! سومین رستوران نه! او به ۶۲۳ رستوران مراجعه کرد و ششصدوبیست و چهارمین رستوران، حاضر شد از پودر مرغ سرهنگ ساندرس استفاده کند.

امروزه کارخانه پودر مرغ کنتاکی (KFC) در ۱۲۴ کشور دنیا نمایندگی دارد. اگر در آمریکا کسی بخواهد تصویر سرهنگ ساندرس و پودر مرغ کنتاکی را بالای درب رستورانش نصب کند باید ۵۰ هزار دلار به این شرکت پرداخت کند.

حکم انتصاب در ستاد انتخاباتی-شهرستان مرودشت

پای راست محترم اینجانب همانی که منتسب نمودند به اصول گرایان

پای چپ محترم اینجانب همانی که منتسب نمودند به اصلاح طلبان

موضوع: حکم انتصاب در ستاد انتخاباتی

باسلام

با عنایت به دانش، تجربیات ارزنده ، پشتکار ، دقت و تعامل خوب جنابعالی در هدایت و  راهبری اینجانب در این روزگار پروفراز و نشیب و بنا به پیشنهاد شرع و عقل مترقی به موجب این حکم از هم اکنون   به عنوان عضو اصلی ستاد انتخاباتی اینجانب  منصوب و زیر نظر مغز فکور و قلب تپنده برای این وطن انجام وظیفه خواهید نمود.

امید است با اتکال به ایزد متعال, هنر وعلم مدیریت را از اصلاح طلبان و شجاعت و جسارت در تحقق آرمانهای نظام مقدس را از اصولگرایان آموخته و اینجانب را عاقبت به خیر در این دنیا و آخرت نمائید.

ضروری است با سرلوحه قراردادن راهبرد» من عرف نفسه فقد عرف ربّه« در این انتخابات سرنوشت ساز , مرا به هرسویی و پای هر سفره ای نگشانید! همچنین به گواه نصایح امیر مومنان حضرت علی(ع)   »مبادا چنین پندارید که امارتى که به شما سپرده شده است شکارى است که به چنگ افتاده است، نه بلکه امانتى است که به گردنت گذاشته شده است و مافوق تو رعایت و نگهدارى حقوق مردم را از تو مى خواهد. «

شایسته است در اجرای وظایف محوله به طور مستمر اینجانب را از چگونگی اقدامات ، موانع انجام وظیفه و نتایج ارزیابی واحدهای پیوسته و وابسته مطلع نمائید.

کاندیدای جوان انتخابات آتی درسرزمین پارسه

http://mehryar1390.blogsky.com